آیا همهی درونگراها از تنهایی لذت میبرند؟ درونگراها انواع مختلفی دارند و فقط برخی از آنها از تنها بودن لذت میبرند. درونگراهای کمعملکرد و تنها، از انزوا اجتناب میکنند و برای فرار از تنهایی بیشتر به شبکههای اجتماعی پناه میبرند. اما درونگراهای پرکارکرد، که روابط قویتر و مثبتی دارند، از تنهایی واقعی لذت میبرند. درونگراهای اجتماعی و فکری بیشتر از درونگراهای مضطرب یا محافظهکار به دنبال تنهایی هستند.
درونگراها انواع مختلفی دارند و فقط برخی از آنها از تنها بودن لذت میبرند. درونگراهای کمعملکرد و تنها، از انزوا اجتناب میکنند و برای فرار از تنهایی بیشتر به شبکههای اجتماعی پناه میبرند. اما درونگراهای پرکارکرد، که روابط قویتر و مثبتی دارند، از تنهایی واقعی لذت میبرند. درونگراهای اجتماعی و فکری بیشتر از درونگراهای مضطرب یا محافظهکار به دنبال تنهایی هستند.
بهگزارش انتخاب و به نقل از psychologytoday؛ باور عمومی این است که درونگراها متخصصان انزوا هستند. به هر حال، یونگ در ابتدا درونگرایی را بهعنوان تمایلی برای شارژ شدن از دنیای درونی بیشتر از دنیای بیرونی تعریف کرد. روانشناسان از آن زمان به این نتیجه رسیدهاند که درونگراها نسبت به برونگراها کمتر اجتماعی و به تحریکات محیطی حساستر هستند.
به نظر میرسد که درونگراها باید عاشق سپری کردن زمانهای طولانی به تنهایی باشند. احتمالاً آنها میتوانند به ما هم درباره تنها بودن درسهایی بدهند، درست است؟
نه کاملاً.
اگرچه انزوا به درونگراها کمک میکند تا آرام شوند و انرژی خود را بازسازی کنند، اما تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که همهی درونگراها از تنها بودن لذت نمیبرند یا بیشتر از برونگراها به دنبال آن نیستند.
این یافتهها باورهای رایج ما درباره شخصیت را به چالش میکشد که تصور میکند برونگراها عاشق اجتماع و درونگراها عزلتنشینهای خوشحال هستند. برای فهمیدن اینکه چرا همهی درونگراها از تنهایی لذت نمیبرند، دو مطالعه انجام دادم که پاسخهایی برای این معما ارائه کردند.
آیا شما یک درونگرای پرکارکرد هستید یا کمکارکرد؟
در مطالعهای از دانشجویان دانشگاه خواسته شد اپلیکیشنی را نصب کنند که چندین بار در روز آنها را بهصورت تصادفی هشدار میداد و از آنها میپرسید آیا تنها هستند یا با دیگران (به صورت حضوری یا مجازی). در ابتدا مشخص شد که هیچ تفاوت چشمگیری میان درونگراها و برونگراها در اینکه چقدر زمان روز را واقعاً "تنها" (به معنای لذت بردن از انزوا بدون استفاده از شبکههای اجتماعی یا ارسال پیام) میگذرانند وجود ندارد.
اما وقتی دقیقتر بررسی کردیم، متوجه شدیم که درونگراها دو نوع مختلف دارند: گروه "کمعملکرد"، که تنها و از نظر روانی آسیبپذیرتر هستند، و گروه "پرکارکرد"، که به اندازهی گروه اول درونگرا هستند اما حس قوی از خود و روابط مثبتتری دارند.
این درونگراهای پرکارکرد بودند که زمان بیشتری را به تنهایی سپری میکردند، در حالی که درونگراهای کمکارکرد بیشتر از تنها شدن اجتناب میکردند و اگر هم تنها بودند، معمولاً از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند بهجای اینکه از همراهی با خود لذت ببرند.
این یافته منطقی به نظر میرسد. وقتی یک درونگرای تنها یا افسرده هستید، انزوا نمیتواند آرامش زیادی به همراه داشته باشد. تنهایی برای این افراد بیشتر احساس خالی بودن میدهد و نیازی را برطرف نمیکند. اما اگر درونگرایی هستید که احساس امنیت در خود و روابطتان دارید، انزوا فضایی خلاقانه و آرامبخش خواهد بود.
نقش شما بهعنوان یک درونگرا در "ستاره" نیز اهمیت دارد
این تمایز میان درونگراهای پرکارکرد و کمکارکرد علاقه مرا بیشتر برانگیخت. در مطالعه بعدی، تیم ما ۴۰۰ بزرگسال ۱۸ تا ۸۹ ساله را بررسی کرد و از آنها خواستیم تا در طول ۱۰ روز، الگوی انتخابهایشان برای تنها بودن را در دفترچهای ثبت کنند.
بهجای اینکه از مدل رایج پنج ویژگی بزرگ روانشناسی برای توصیف درونگرایی استفاده کنیم، به مدل جدیدتر STAR روی آوردیم که چهار نوع مختلف درونگرا را توصیف میکند. یافتههای ما به این صورت بود:
درونگراهای اجتماعی به تعاملات اجتماعی بیتفاوت هستند. آنها به یک اندازه از وقت گذراندن با جمع کوچک دوستان نزدیک و همچنین تنهایی لذت میبرند. در مطالعه ما، این افراد بیشتر و به مدت طولانیتر از سایر درونگراها به دنبال انزوا بودند. همچنین تنها گروهی بودند که هم به دلایل مثبت و هم منفی به تنهایی روی میآوردند. آنها هم برای دلایل لذتبخش از انزوا استقبال میکردند و هم گاهی برای فرار از محیط اجتماعی ناخوشایند.
درونگراهای فکری، که بهعنوان افرادی اندیشمند و خلاق شناخته میشوند، در مطالعه ما مثبتترین تصویر را از خود ارائه دادند. این گروه برای آشکار کردن خلاقیت یا یافتن بینشهای جدید به تنهایی نیاز داشتند، نه برای اجتناب از محیط اجتماعی.
درونگراهای مضطرب، که بیشتر با ویژگیهایی مانند کمرویی و نشخوار فکری مشخص میشوند، بالاترین نرخ جستجوی انزوا به دلایل منفی را داشتند. این افراد به دنبال تنهایی نبودند چون از آن لذت میبردند، بلکه بیشتر برای اجتناب از محیطهای اجتماعی نیازمند آن بودند.
درونگراهای محافظهکار، که عادت جدی و ملاحظهکار بودن را دارند، کمترین انگیزه را برای تنها شدن نشان دادند و نسبت به انزوا بیشتر بیتفاوت بودند.
نتیجهگیری
آنچه از این مطالعات میآموزیم این است که گفتن اینکه "درونگراها عاشق تنهایی هستند و برونگراها نه" بیش از اندازه سادهانگارانه است. اینکه شما از انزوا لذت میبرید یا خیر، به نوع درونگرایی شما بستگی دارد. جالبتر اینکه، نیاز به انزوا همچنین ممکن است تحت تأثیر میزان حساسیت شما باشد؛ ویژگیای که هم در درونگراها و هم برونگراها دیده میشود.