جدیدترین اخبار
تاریخ » داخلی » قسمت نود و دوم خاطرات میلسپو: مجبور بودیم برای هر بار سفر به شمال یا غرب تهران، برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم »
تاریخ انتشار: 11/27/2025 6:58:43 PM

قسمت نود و دوم خاطرات میلسپو: مجبور بودیم برای هر بار سفر به شمال یا غرب تهران، برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم

قسمت نود و دوم خاطرات میلسپو: مجبور بودیم برای هر بار سفر به شمال یا غرب تهران، برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم
ما مخالفتی با نشان دادن گذرنامه هایمان و همراه داشتن معرفی نامه‌ای از سفارت آمریکا یا دولت ایران و حتی اخذ پروانه عبور دائمی از شوروی‌ها نداشتیم، ولی از اینکه مجبور بودیم هر بار که میخواستیم به شمال ب

قسمت نود و دوم خاطرات میلسپو: مجبور بودیم برای هر بار سفر به شمال یا غرب تهران، برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم ما مخالفتی با نشان دادن گذرنامه هایمان و همراه داشتن معرفی نامه‌ای از سفارت آمریکا یا دولت ایران و حتی اخذ پروانه عبور دائمی از شوروی‌ها نداشتیم، ولی از اینکه مجبور بودیم هر بار که میخواستیم به شمال با غرب تهران سفر کنیم می‌بایست برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم، ناراحت می‌شدیم‌.


سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکایی‌ها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.

آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود‌.

در منطقه شمال مقامات شوروی نیرو‌های نظامی خود را در مناطق مختلف مستقر ساخته بودند. به ایرانیان اجازه می‌دادند بدون هیچ تشریفاتی به شمال سفر کنند، ولی در مورد اشخاصی که تابعیت بیگانه داشتند، مقامات شوروی برای هر مسافرتی پروانه عبور مطالبه می‌کردند. ما مخالفتی با نشان دادن گذرنامه هایمان و همراه داشتن معرفی نامه‌ای از سفارت آمریکا یا دولت ایران و حتی اخذ پروانه عبور دائمی از شوروی‌ها نداشتیم، ولی از اینکه مجبور بودیم هر بار که میخواستیم به شمال یا غرب تهران سفر کنیم می‌بایست برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم، ناراحت می‌شدیم و این کار را موجب اتلاف وقت میدانستیم. ولو اینکه شوروی‌ها با حسن نیت نزاکت و سرعت عمل میکردند. آنها در بسیاری موارد تقاضا‌های ما را با انواع تاکتیک‌های تأخیر و تعلل قابل تصور می‌پذیرفتند و بعضی از همکارانم را مجبور میکردند که چندین بار به سرکنسولگری مراجعه کنند و هر بار با بهانه‌های مسخره آنها را سر می‌دواندند. معمولاً اگر سفر کوتاه بود با دشواری کمتری رو‌به‌رو میشدیم، هر چند در یک مورد علناً از صدور پروانه به دو نفر از اعضای هیئت که برای بازرسی سفر میکردند، خودداری کردند.

این نوع کارشکنی بزرگترین صدمه را به استقرار مأموران دائمی آمریکائی در استان‌ها وارد می‌ساخت. پس از آنکه دو نفر از اعضای هیئت را در استان‌های جنوبی گماردم، یک پروانه عبور بدون محدودیت زمانی برای یکی دیگر از اعضای هیئت که مأمور مشهد شده بود تقاضا کردم. روس‌ها ابتدا مدتی در دادن پاسخ تأخیر کردند و سپس با صدور پروانه به مدت سه ماه موافقت کردند. پس از چند ماه تأخیر و پس از آنکه من کراراً مطلب را شفاهاً و کتباً با نخست وزیر و سفارت آمریکا در میان گذاشتم، شوروی‌ها یک پروانه سفر به مشهد به عنوان کارمند دائمی صادر کردند. این اولین و آخرین پروانه‌ای از این نوع بود که ما دریافت کردیم. یک آمریکائی دیگر پس از یک تأخیر طولانی با یک پروانه سه ماهه به محل مأموریتش در رشت رفت.




جدیدترین سیاسی