لوریس چکناواریان، رهبر ارکستر: دوست دارم ۱۲۰ ساله شوم و همچنان موسیقی خلق کنم/ تراژدی جنگ ۱۲ روزه ایران را به خاطر تمام آنچه بر انسان میگذرد، نوشتم/ ۴۰ سال طول کشید تا برخی آثار من کامل شود لوریس چکناواریان در تولد ۸۸ سالگیاش نه از شهرت گفت و نه از افتخار، بلکه از آرزویی ساده و صمیمی گفت؛ اینکه «تا ۱۲۰ سالگی زندگی کنم، زمینگیر نشوم و بتوانم باز هم خلق کنم».
ایسنا: لوریس چکناواریان در تولد ۸۸ سالگیاش نه از شهرت گفت و نه از افتخار، بلکه از آرزویی ساده و صمیمی گفت؛ اینکه «تا ۱۲۰ سالگی زندگی کنم، زمینگیر نشوم و بتوانم باز هم خلق کنم».
امروز در ۲۱مین روز از مهرماه ۱۴۰۴، لوریس چکناواریان به هشتادوهشتمین بهار زندگی خود رسید؛ هنرمندی که طی عمر هنری خود، بسیاری از ارکسترهای مهم جهان را از جمله ارکستر فیلارمونیک ارمنستان، «فیلارمونیک سلطنتی انگلستان»، «فیلارمونیک سلطنتی لیورپول»، «ارکستر مجلسی انگلیس»، «ارکستر سمفونیک لندن» را رهبری کرده است.
چِکناواریان، با آفرینشِ اپراهایی چون «رُستم و سهراب» و «مولانا و شمسِ تبریز»، سمفونیها، موسیقی باله و آهنگسازی برای سینما، فرهنگ ایران را در گسترهی جهانی به حرکت درآورد.
این هنرمند اما، به شهادت بسیاری، مردی است خوش برخورد و مهربان که همنشینی با او لذتبخش است و زمانی که با او هم کلام شوید، همواره از عشق به زندگی میگوید و حال و هوایش سرشار از انرژی مثبت است. در راستای سالروز تولدش خبرنگار ایسنا تماسی داشت با او؛ وقتی تماس برقرار شد و تولدش را تبریک گفتیم، با مهربانی میگوید: «همین که صدای شما را میشنوم بهترین تبریک و هدیه برای من است.»
چکناواریان اکنون در مسافرت خارج از کشور به سر میبرد؛ وقتی درباره آرزویش برای زندگی در این برهه زمانی میپرسیم، میگوید: «دوست دارم تا ۱۲۰سالگی عمر کنم و حالم خوب باشد، زمینگیر نشوم و بتوانم همچنان فعالیت کنم و دست به خلق موسیقی بزنم، نه اینکه صرفا در خیابانها و پارکها راه بروم.»
او در ادامه در وصف خواستهها و آرزوهایی که تاکنون نتوانسته به آنها دست پیدا کند، میگوید: «از کودکی تا امروز که ۸۸ ساله میشوم، به آرزوهایی که از کودکی داشتهام، هنوز نرسیدم ولی صحبت کردن درباره آنها بسیار سخت است. بخشی از این آرزوها مربوط به موسیقی است که برای من از سالهای جوانی شروع شد، روزهایی که دوران سختی بود. اما امروز فقط آرزو دارم که بیمار نشوم، به بیمارستان نروم، بتوانم زندگی کنم.»
چکناواریان میگوید که در این زمان از زندگیاش، حتی آهنگسازی هم برای او سخت شده است اما با این حال دو ماه پیش اثری درباره تراژدی جنگ ۱۲ روزه ایران خلق کرده است.
این آهنگساز همچنین خطاب به جوانهایی که میخواهند وارد این عرصه از موسیقی شوند میگوید: «عاشقش باشید. اگر فکر کنید این کار برای شما سود مالی خواهد داشت، ادامه دادنش فایده ندارد. من همه این کارها را فقط از روی عشق انجام دادم. بعضی آثارم ۴۰ سال طول کشید تا کامل شود؛ مثلاً وقتی کوروش کبیر را نوشتم، از دوران جوانی شروع کردم و ۴۰ سال طول کشید تا تمامش کنم. امروزه دنیا خیلی ماتریالیستی شده است. دیگر هیچ آهنگسازی نمیتواند سالها بشیند و روی یک اثر بزرگ کار کند؛ چون حمایتی وجود ندارد. جوانها امروز زندگی سختی دارند، باید پول دربیاورند. آنها نمیتوانند همانند ما سالها پای خلق یک اثر بنشینند. الان دوره موسیقی پاپ است و هنر واقعی، مخاطب ندارد، حمایت هم نمیشود. هنر واقعی زمان میخواهد و سالها زمان نیاز دارد تا شکل بگیرد.»
او در پایان بیان میکند: «اگر جوانها بتوانند اسپانسر پیدا کنند و دنبال کارهای جدی بروند، برای مملکت ثروت بزرگی میسازند؛ چون هنر، ثروت واقعی یک ملت است.»