آیا واقعاً باید خود را دوست داشته باشیم تا دیگران را دوست داشته باشیم؟

بسیاری از افراد شکست‌های عشقی خود را به عدم توانایی در دوست داشتن خود نسبت می‌دهند و معتقدند تا زمانی که یاد نگیرند خودشان را دوست بدارند، نمی‌توانند دیگری را دوست داشته باشند. اما این باور اشتباه است

آیا واقعاً باید خود را دوست داشته باشیم تا دیگران را دوست داشته باشیم؟ بسیاری از افراد شکست‌های عشقی خود را به عدم توانایی در دوست داشتن خود نسبت می‌دهند و معتقدند تا زمانی که یاد نگیرند خودشان را دوست بدارند، نمی‌توانند دیگری را دوست داشته باشند. اما این باور اشتباه است.


بسیاری از افراد شکست‌های عشقی خود را به عدم توانایی در دوست داشتن خود نسبت می‌دهند و معتقدند تا زمانی که یاد نگیرند خودشان را دوست بدارند، نمی‌توانند دیگری را دوست داشته باشند. اما این باور اشتباه است.

به گزارش انتخاب و به نقل از psychologytoday؛ ایجاد احترام به خود و پرورش مهربانی با خود، راه بهتری برای آماده‌سازی جهت دوست‌داشتن دیگران است. اگر قصد حل مشکلی را دارید، ابتدا باید علت آن را شناسایی کنید. اگر علت را اشتباه بفهمید، احتمال زیادی دارد که راه‌حل‌های نادرستی به کار ببرید.

این موضوع معمولاً در روابط عاشقانه دیده می‌شود. افرادی که در برقراری روابط عاشقانه موفق نیستند، اغلب نتیجه‌گیری می‌کنند که مشکل اصلی‌شان نداشتن عشق به خود است. جملاتی مانند "باید قبل از اینکه بتوانم کسی را دوست داشته باشم، خودم را یاد بگیرم دوست بدارم"، نمایانگر این باور است.

در نگاه اول، این ایده منطقی به نظر می‌رسد، اما در عمل، باعث مشکلات بیشتری می‌شود.

چرا "باید خودم را دوست داشته باشم تا بتوانم کسی دیگر را دوست داشته باشم" منطقی نیست؟

این باور که برای دوست‌داشتن دیگران ابتدا باید خود را دوست داشت، برخی از جنبه‌های اساسی رشد انسانی را نادیده می‌گیرد. کودکان در آغاز با دیدگاهی خودمحور زندگی می‌کنند و برای تبدیل شدن به بزرگسالانی سالم، باید این دیدگاه "محور خود" را به دیدگاهی "محور دیگران" تغییر دهند.

تلاش والدین در کمک به ایجاد تعادلی سالم بین خواسته‌های شخصی و نیازهای دیگران نقش اساسی دارد. وقتی این تلاش موفق نباشد، کودکان تبدیل به افرادی خودمحور یا بسیار مطیع می‌شوند. اما اگر موفق شود، به این دلیل است که کودکان یاد می‌گیرند خودشان را به روشی بالغ دوست داشته باشند و این از طریق عشق والدین حاصل می‌شود.

عشق: فراتر از یک احساس

در قلب عشق، آرزوی خوشبختی دیگری همراه با تقدیر از ویژگی‌های منحصربه‌فرد او و احساسات عمیق محبت قرار دارد. این احساس نباید با وابستگی عاطفی یا میل شدید به حضور دیگران اشتباه گرفته شود. این احساسات بیشتر نمایان‌گر شیفتگی و هوس‌اند و نه خود عشق.

چرا رویکرد "دوست‌داشتن بهتر خودم" معمولاً شکست می‌خورد

یکی از موانع بزرگ در مسیر دوست‌داشتن خود این است که خیلی خوب به نقص‌های خود واقفیم. رازهای خجالت‌آوری که پنهان می‌کنیم و کاستی‌هایی که ما را به وحشت می‌اندازند، برای ما خیلی قابل مشاهده‌اند. عیوب‌مان مدام در ذهن‌مان مرور می‌شوند و ما را تحقیر می‌کنند.

این جریان انتقادی خود ما را در روابط ناسالمی وارد می‌کند که در آن افراد مقابل معمولاً خودمحور، کنترل‌کننده و انتقادی‌اند. فردی که به دنبال عشق به خود است، به دلیل تمرکز بر نقص‌های شخصی‌اش قادر به مقابله با شنیدن انتقادات نمی‌باشد، و به‌جای مقاومت، تسلیم شده و برای جلب تأیید تلاش می‌کند.

این چرخه‌ای نزولی ایجاد می‌کند که تنها راه خروج آن پایان دادن به رابطه است. این موضوع بارها تکرار می‌شود تا جایی که فرد نتیجه می‌گیرد: "باید یاد بگیرم خودم را دوست داشته باشم تا بتوانم عشق از دیگران بپذیرم و ارائه دهم."

راه‌حل بهتر: کسب احترام به خود و پرورش دلسوزی به خود

به‌جای تلاش برای دوست‌داشتن خود، روی ساختن احترام به خود و پرورش دلسوزی کار کنید. پرورش احترام به خود به طور کلی راحت‌تر از ایجاد احساسات به خود است. با شناسایی ویژگی‌های شخصیتی که در دیگران تحسین می‌کنید آغاز کنید. فردی را که این ویژگی‌ها را دارد تصور کنید و کارهایی که انجام داده‌اند و نشان‌دهنده این صفات است را یادداشت کنید.

سپس بپرسید که چه زمانی شما نیز این فضایل را نشان داده‌اید و آن لحظات را یادداشت کنید. همچنین، راه‌هایی برای نمایش این صفات در هفته آینده بیابید و آن‌ها را دنبال کنید. پیشرفت خود را بدون انتقاد به‌طور منظم مرور کنید و از دیدگاه دوستی قابل اعتماد به خودتان نگاه کنید.

پرورش دلسوزی به خود

برای توسعه دلسوزی به خود، زمان‌هایی را که برای دیگران دلسوز بوده‌اید به یاد بیاورید و فکر کنید آیا به خودتان هم همان‌طور رفتار کرده‌اید؟ احتمالاً نه، پس شروع کنید به دیدن اشتباهات خود از دید دوستی یا عضوی از خانواده. نه با هدف توجیه، بلکه با نیت توقف تنبیه سخت‌گیرانه خود.

گرچه این کار ممکن است چالش‌برانگیز باشد، اما اگر با صداقت و پشتکار انجام دهید، تمایل شما به خود‌انتقادی کاهش خواهد یافت.

نتیجه‌گیری

اگر فکر می‌کنید که راه‌حل مشکلات عاشقانه شما یادگیری دوست‌داشتن خود است، دوباره فکر کنید. به‌جای آن، روی توسعه احترام به خود و پرورش مهربانی به خود تمرکز کنید. هرچند این فرآیند طولانی و نیازمند تلاش است، اما پاداش‌های آن بسیار بیشتر و باثبات‌تر از تلاش برای پرورش عشق به خود خواهد بود.



منبع : پايگاه خبري تحليلي انتخاب