جدیدترین اخبار
تاریخ » داخلی » خاطرات محمود فروغی؛ قسمت پنج:روایتی از سفارت ایران در برزیل در دوران رضاشاه/ برزیلی‌ها خیلی شبیه ما بودند و می‌توانستیم‌ به یکدیگر مشورت بدهیم/تلاش می‌شد در هر کشوری سفارتخانه تاسیس کنیم »
تاریخ انتشار: 7/12/2025 10:11:35 PM

خاطرات محمود فروغی؛ قسمت پنج:روایتی از سفارت ایران در برزیل در دوران رضاشاه/ برزیلی‌ها خیلی شبیه ما بودند و می‌توانستیم‌ به یکدیگر مشورت بدهیم/تلاش می‌شد در هر کشوری سفارتخانه تاسیس کنیم

خاطرات محمود فروغی؛ قسمت پنج:روایتی از سفارت ایران در برزیل در دوران رضاشاه/ برزیلی‌ها خیلی شبیه ما بودند و می‌توانستیم‌ به یکدیگر مشورت بدهیم/تلاش می‌شد در هر کشوری سفارتخانه تاسیس کنیم
زمان رضاشاه که خیال می‌کنم که نادر میرزای آراسته هم بود اول مامور ما بود آنجا، می‌توانم به اینجانگاه کنم برایتان بگویم انگار اوبودش بعد زمان جنگ مرحوم عضدی را فرستادند آنجا با یک مامور آنجا بودند و ای

خاطرات محمود فروغی؛ قسمت پنج:روایتی از سفارت ایران در برزیل در دوران رضاشاه/ برزیلی‌ها خیلی شبیه ما بودند و می‌توانستیم‌ به یکدیگر مشورت بدهیم/تلاش می‌شد در هر کشوری سفارتخانه تاسیس کنیم زمان رضاشاه که خیال می‌کنم که نادر میرزای آراسته هم بود اول مامور ما بود آنجا، می‌توانم به اینجانگاه کنم برایتان بگویم انگار اوبودش بعد زمان جنگ مرحوم عضدی را فرستادند آنجا با یک مامور آنجا بودند و ایشان و در عین حال ماموریت داشتند در آرژانتین وشیلی همه این ممالک با ایشان بودی بعد از مرحوم عضدی که دوره‌شان تمام شد معاون الدوله غفاری بودند بعد آقای حسین نواب، یک مدت کوتاه پشتش هم من مامور شدم.


سرویس تاریخ «انتخاب»: محمود فروغی فرزند محمدعلی فروغی نخست‌وزیر دوران پهلوی بود. وی فارغ‌التحصیل دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران و از کارمندان وزارت خارجه بود. او در دوران خدمت خود سرکنسول ایران در نیویورک، سفیر ایران در برزیل و سوئیس و آمریکا و افغانستان، معاون وزارت امور خارجه و کفیل وزارت امور خارجه بود.

ج - آنوقت از نیویورک برگشتم به ایران بعداً ز چهارسال. آنوقت بودش که ما موریت‌های پنج سالــــــــــه وزارت خارجه شد چهار ساله بنابراین من شد پایان ماموریتم برگشتم آمدم به ایران یک دوره آمدم به مجمع عمومی سازمان ملل سال بعدش هم دوباره آمدم به مجمع عمومی سازمان ملل وبعد سفیر شدم به برزیل ولت وزیر مختار بعدش سفیر. یعنی وقتی سفارت شد سفارت کبری منهم شدم سفیر در برزیل ·

س - این درچه سالی؟

ج - سال ۱۹۵۷ من رفتم به برزیل باز چهارسال در آنجا بودم.

س - این منطق اینکه در یک مملکتی مثل برزیل ما سفارت داشته باشیم چی بود به عنوان نمونه؟

ج- ببینید اینجا استدلال من همیشه این بودش که فرق بین سفارت و یا مسائل سیاسی و مسائل کنسولی. وقتی که بگویم یک جائی مثلاً فرض بفرمائید مثل برزیل که مانه منافع بازرگانی داریم نه اتباع زیادی داریم اینها خوب ما کنسولگری نداریم در آنجا ولی منافع سیاسی که حتماً داریم؛ و ما یک سفارت خیلی کوچولویی داشتیم در آنها بنابراین نمی‌شود گفت که از لحاظ سیاسی ما یکی از بزرگترین ممالک آمریکای جنوبی را لازم نیست باهاش رابطه داشته باشیم من نمی‌توانم بگویم از لحاظ سیاسی کار مهمی در آنجا انجام دادیم، اما خب مسائلی بود که باید روشن بشود. فرض بفرمائید که یک کارهائی دارید شما در سازمان ملل یا به قول آقای قدس می‌گفتش هرچه ما از این سفارتخانه‌ها بیشتر داشته باشیم به شرط اینکه دستگاه را عظیم نکنیم ما بتوانیم حداقل بچرخانیم یک حالت خیلی شبیه خرج بیمه دادن است. یک روز ممکن است بدرد آدم بخورد ممالک بزرگی هستند که از لحاظ وسعت از لحاظ جمعیت و تا اندازه‌ای از لحاظ نفوذ سیاسی در بعضی مراحل که ما می‌توانیم از اینها بعد یک استفاده‌ای ببریم.

س - مثلاً چه مثالی به نظرتان می‌رسد این چهارسالی که آنجا بودید، چون بعضی‌ها هستند یکی از ایرادهائی که می‌گیرندبه رژیم سابق این بود که همه جا بیخودی هی سفارت داشتند در حالیکه ما کاری با آنها نداشتیم و آنها کاری با ما نداشتند.

ج - اولاً با برزیل شروع کردیم به گذشته از مسائل سیاسی مقدمات سیاسی که بودش شروع کردیم به مسائل اقتصادی این اواخر من نمی‌دانم امروز درچه وضعی هستیم؟ ولی اواخر واردات ما از برزیل زیاد بود صادرات‌مان هم به برزیل نسبتاً زیاد شده بود و خب این یک روزه که نمی‌شود که یک مدتی باید روی این کارکرد تا به اینجا برسیم. برزیل از خیلی لحاظ شبیه به وضع ما بودش و ما از خیلی لحاظ می‌توانستیم با آنها حالت مشورت داشته باشیم با هم مذاکره بکنیم ما می‌توانستیم در اگر معتقد باشیم که سازمان ملل ممکن است مؤثر با شد در مسائلی که در آن خیلی بحث هستش ما می‌توانستیم از آراء برزیل و دوستان برزیل از طریق این مملکت استفاده ببریم من می‌توانم بگویم که در آن چهارسال که من در برزیل بودم با برزیلی‌ها خیلی نزدیک بودیم نمی‌گویم من نزدیک کردم من آن را نمی‌گویم ولی نزدیک بودیم حالا در نتیجه زحمات آن‌هایی که قبل از من بودند منهم شاید دنبال آن‌ها را گرفتم ما با این‌ها خیلی نزدیک بودیم هر وقت از آنها چیزی خواستیم نه مادی پشتیبانی معنوی خواستیم آراء خواستیم هیچوقت از ما مضایقه نکردند.

در مسائل مختلف توضیحاتی که راجع به مسائل بین‌المللی داده می‌شود و نظریات و مشی سیاسی ایران را توضیح می‌دهیم اینها هست. حالا البته باید سنجید دید که این خرجی که در آنجا می‌شود ارزش دارد یا ندارد آن یک مسأله دیگری است که نه من صلاحیة را داشتم هیچوقت بسنجم شاید مثلاً اگر در مکزیک سفارت باز می‌کردیم لازم‌تر بود از اینکه در برزیل داشته باشیم اینها را بایدیک قدری با مطالعه بیشتر اظهارنظر کرد ولی بطور سطحی من همیشه معتقد بودم که شاید در مکزیک ما بیشتر لازم بود که یک سفارت داشته باشیم.

س - این تصمیمات اصولاً چه جوری گرفته می‌شد که کجا سفارت با شد کجا نباشد آیا یک کسی نشسته گفته که برزیل مهمتراز مکزیکو است یا اصلاً این موضوع اینجوری بهش نگاه نشده؟

ج- خیال نمی‌کنم اصلاً اینجوری نگاه شده باشد و اینطور که ما خیال می‌کنیم درش دقت شده باشد. گاهی می‌گوینداین را با زمن، چون خیلی اول اول خدمتم بود در وزارت خارجه هیچ نمی‌دانم راست یا دروغ؟ مثلاً می‌گویند که در پرتقال ما سفارت بازکردیم یکی برای اینکه مرحوم سینه کی را بهت شغلی داده باشیم یکی برای خاطر اینکه گلبنگیان در آنجا بود و ما بتوانیم به این رایزن بازرگانی افتخاری سفارت را این عنوان را بهش بدهیم که این بتواند آنجا مقیم باشد. می‌گفتند راست یا دروغش را باز من نمی‌دانم ولی اگر بنا باشد ما سفارت‌مان را اینجوری بخواهیم باز کنیم؟ نه. خیلی بی مطالعه است ولی اگر دقت کنیم مطالعه بکنیم واقعاً ببینیم.

س - تاریخچه سفارت برزیل را هیچوقت برای شما معلوم شد که این از کی سفارت شد و انگیزه‌اش چی بوده؟ ...

ج - ما سفارت از پیش جنگ، پیش از جنگ یک وقتی آنجا سفارت بازکردیم

س - زمان رضاشاه؟

ج - زمان رضاشاه که خیال می‌کنم که نادر میرزای آراسته هم بود اول مامور ما بود آنجا، می‌توانم به اینجانگاه کنم برایتان بگویم انگار اوبودش بعد زمان جنگ مرحوم عضدی را فرستادند آنجا با یک مامور آنجا بودند و ایشان و در عین حال ماموریت داشتند در آرژانتین وشیلی همه این ممالک با ایشان بودی بعد از مرحوم عضدی که دوره‌شان تمام شد معاون الدوله غفاری بودند بعد آقای حسین نواب، یک مدت کوتاه پشتش هم من مامور شدم.




جدیدترین سیاسی