عادلی، دیپلمات: قدرت اقتصادی به امنیت درونزا و پایدار منتهی خواهد شد سیاستمدار، اقتصاددان و دیپلمات ایرانی گفت: امروز در دنیا الگویی درباره امنیت و قدرت مسلم شده است که همه کشورها در حال تجربه آن هستند؛ امنیت درونزا و پایدار از طریق ایجاد قدرت اقتصادی به دست میآید.
ایرنا: سیاستمدار، اقتصاددان و دیپلمات ایرانی گفت: امروز در دنیا الگویی درباره امنیت و قدرت مسلم شده است که همه کشورها در حال تجربه آن هستند؛ امنیت درونزا و پایدار از طریق ایجاد قدرت اقتصادی به دست میآید.
همایش «خلیج فارس در پرتو تحولات منطقهای و بینالمللی» صبح امروز (پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت) با حضور کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین و محمدحسین عادلی، سیاستمدار، اقتصاددان و دیپلمات ایرانی در موسسه اطلاعات برگزار شد.
عادلی در سخنان خود با عنوان «چشمانداز توسعه در خلیج فارس» ضمن قدردانی از برگزارکنندگان نشست و مسئولان اندیشکده و تبریک روز خلیجفارس گفت: به عنوان کسی که موسسه مطالعاتی روند را که اولین اندیشکده غیردولتی بود، در سال ۱۳۸۵ و با تمام فراز و فرودهای آن تاسیس کردم، برای اندیشکده خلیج فارس آرزوی موفقیت میکنم. در همه دنیا بحث، گفتوگو و ایجاد فکر جدید بسیار موثر است، شکل دادن به افکار دولتمردان از همین طریق صورت میگیرد.
عزت نفس، زمانی که فقر جامعه را فراگیرد، کاهش مییابد
وی موضوع اقتصاد را از مباحث مغفول در استراتژیهای گذشته کشور دانست و گفت: بحثهای امروز ما گرچه مهم است اما برای مردم بحثهایی انتزاعی محسوب میشود و ملموس نیست. امروز در دنیا الگویی درباره امنیت و قدرت مسلم شده است که همه کشورها در حال تجربه آن هستند. امنیت درونزا و پایدار از طریق ایجاد قدرت اقتصادی به دست میآید. درونزایی فقط احساس قدرت یا داشتن ذهن و روح بلند با تکیه بر تعالیم ایدئولوژیک و گذشته تمدنی خود نیست. عزت نفس و ارزش اخلاقی زمانی که فقر جامعه را فراگیرد، کاهش مییابد و این موضوع تجربه شده و همه از آن آگاه هستند.
عادلی در بررسی مسیر طی شده از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، گفت: جمعیت این ۶ کشور ۵۷ میلیون نفر است و سی درصد ذخایر نفت و ۲۰ درصد ذخایر گاز جهان را دارا هستند. از ۱۰۱ میلیون بشکهای که تقاضای نفت جهان است، چیزی حدود ۱۵ میلیون را تولید میکنند که تولید بسیار بالایی است، تولید ناخالص این کشورها ۲هزار و نود میلیارد دلار بوده که ۲ درصد تولید ناخالص داخلی جهان و تجارت آنها ۸ درصد کل تجارت دنیا بوده است.
وی ادامه داد: برای بررسی مسیر طی شده توسط این کشورها باید سه مقطع تاریخی را بررسی کرد؛ مقطع اول از زمان انقلاب اسلامی در ایران تا پایان جنگ تحمیلی علیه ایران است. مقطع دوم از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵ است که دوران رشد اقتصادی ایران محسوب میشود. (ایران هم در دوران سازندگی و هم اصلاحات ۱۸ سال رشد اقتصادی مستمر با همه نوسانات داشت). مقطع سوم دوران تحریمها علیه ایران بود یعنی از سال ۱۳۸۶ تا امروز.
این استاد دانشگاه درباره اقدامات کشورهای حاشیه خلیج فارس در دوران جنگ ایران و عراق گفت: در این مقطع تولید ناخالص داخلی این کشورها ۲۵۳ میلیارد دلار بود. در این دوران جنگ آنها ۳۲ درصد رشد منفی داشتند و بدتر از ایران خسارت دید و این پیامی برای همه کشورها است که اگر جنگی صورت گیرد همه درگیر خواهند شد. وقتی فرصت از یک کشور بزرگ در منطقه گرفته شود، کشورهای منطقه فرصتهای خود را از دست میدهند.
عادلی مهمترین دلیل این شرایط را اینگونه توصیف کرد: در آن مقطع آمریکا و قدرتهای بزرگ خواستار کاهش قیمت نفت بودند و توسط خود همین کشورها قیمت نفت و رشد ناخالصی داخلی آنها هم در پی آن افت کرد. عربستان سعودی در آن دوران منفی ۴۲ درصد و امارات متحده عربی منفی ۲۲ درصد، بحرین منفی ۱۹ درصد رشد داشته اما رشد عمان مثبت بود اما به طور متوسط رشد این کشورها در آن دوران منفی 3.2 درصد بوده است.
وی ادامه داد: کشورهای حاشیه خلیج فارس در دوران دوم که دوران رشد ایران بود، تا سال ۲۰۰۰ حدود ۶۴ درصد رشد داشتند و تا سال ۲۰۰۵ حدود ۲۹۰ درصد رشد داشتند، یعنی در دوران رشد ایران آنها هم رشد کردند. در دوره سوم که دوره تحریم ایران بوده، رشد آنها ۲۰۰ درصد بوده است. بالاترین رشد این کشورها بین ۱۹۹۰ (پایان جنگ ایران) تا ۲۰۰۶(تا پایان دوران اصلاحات و رشد ایران) بوده است.
این دیپلمات با اشاره به پیام این آمار گفت: رشد اقتصادی این کشورها در سه دوره جنگ: منفی، سازندگی ایران: رشد بالا، تحریم ایران: رشد کمتر بوده است. رشد این کشورها جز امارات که بر توریسم و هاب تجارت تمرکز کرد؛ مبتنی بر نفت و گاز است. رشد قطر هم از سال ۲۰۰۰ به بعد است که بر سرمایهگذاریهای خارجی برای استخراج و صادرات گاز مبتنی بود.
وی ادامه داد: با وجود آنکه نفتخیز هستند اما بدون سرمایهگذاری خارجی نمیتوانستند رشد کنند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی فقط آورده پولی ندارد، بلکه تکنولوژی، فرایندهای کاری و مدیریت را هم با خود وارد کشور میکند. در سال ۲۰۲۳ این کشورها ۶۰ میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی داشته که بالاترین آن عربستان سعودی با ۳۰ میلیارد دلار و امارات با ۲۲ میلیارد دلار است. امروز جمع صندوق ذخیره ملی این کشورها به ۵ هزار میلیارد رسیده است که بالاترین آن مربوط به امارات متحده عربی است و پس از آن عربستان سعودی و کویت(به عنوان مبدع این صندوق).
عادلی ادامه داد: شیفت قدرت جهانی در بخش اقتصاد به صورت مستقیم به سیاستهای این کشورها ارتباط دارد و همه کشورهای حاشیه خلیج فارس برخلاف برخی تصورات، شرایط بسیار خوبی دارند. صادرات نفت و گاز این کشورها ۶۰۰ میلیارد دلار است ولی کل صادرات آنها دو برابر این مبلغ ۱۲۰۰ میلیارد دلار است. واردات این کشورها ۷۰۰ میلیارد دلار است. این کشورها به دلیل دارا بودن تراز تجاری بالا، قادر به ایجاد صندوق ذخیره با مبلغ ۵ هزار میلیارد دلار هستند. بالاترین تجارت خارجی را امارات و بعد از آن، عربستان دارد.
وی در بررسی گرایش اقتصادی عربستان سعودی توضیح داد: بیشترین واردات عربستان از آمریکا نظامی و از اروپا بهداشتی و دارویی و ماشینآلات است، دیگر مایحتاج خود را از شرق تامین میکند و معنای واقعی نگاه به شرق به وقوع پیوسته و ۶۳ درصد واردات این کشورها از آسیا، ۱۵ درصد از آمریکا و اروپاست. ۱۵ درصد واردات امارات هم از چین و پس از آن هند با ۱۴ درصد، ۱۰ درصد عربستان سعودی است. میزان واردات امارات متحده عربی از آسیا ۴۸ درصد و ۱۸ درصد آمریکا و اروپاست. ۳۵ درصد تجارت قطر با آسیا و ۱۶ درصد آمریکا و اروپاست و همه این کشورها سطح تجارت بالاتری با آسیا دارند.
عادلی با اشاره به اینکه ۷۰ درصد صادرات گاز کشورهای حاشیه خلیج فارس به آسیاست، گفت: معنای این حرف این است که کشورهای این ناحیه رابطه استراتژیک با آسیا دارند. ۲۰ درصد این صادرات به چین، ۱۵ درصد به هند و ۱۵ درصد ژاپن و ۱۰ درصد کره است و ۱۰ درصد هم دیگر کشورهاست. صادرات به اروپا هم ۱۱ درصد و آمریکا ۵ درصد است.
کشورهای حاشیه خلیج فارس به تغییر در قدرتهای جهانی آگاه شدهاند
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه، کشورهای حاشیه خلیج فارس به تغییر در قدرتهای جهانی آگاه شدهاند، گفت: این تغییر قدرت پایدار اقتصادی است و آنها این موضوع را به خوبی درک کردهاند. همه این کشورها برای زمان خاصی از آینده برنامه و چشمانداز زمانی ویژهای دارند و استراتژی آینده آنها دو گانه است، بخشی بر نفت و گاز و انرژیهای فسیلی تمرکز کرده و بخش دیگر در پی توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و متنوعسازی اقتصاد است و این در حالی است که آنها در پی توسعه برنامههای مربوط به میادین نفتی و گازی خود هستند.
عادلی ادامه داد: کشورهای منطقه در حالی ظرفیتهای نفت و گاز خود را ارتقا میدهند که در ایران با شعار متنوعسازی اقتصاد، به نفت و تولید و استخراج آن بیتوجهی میشود و بزرگترین خطری که نفت ایران را تهدید میکند، افت فشار و کاهش تولید به نصف، در پالایشگاه پارس جنوبی است که ۷۰ درصد تولید گاز روزانه(۷۰۰میلیون مترمکعب) را تامین میکند.
وی با اشاره به برنامههای جدید کشورهای حاشیه خلیج فارس در زمینه انرژی گفت: آنها با شعار کربنکم درصدد تولید و صادرات هیدروژن سبز و آبی هستند. این کشورها همچنین سرمایهگذاری بالایی در حوزه پتروشیمی دارند و چین در امارات متحده عربی سرمایهگذاری کلان در حوزه پتروشیمی دارد. کشورهای حاشیه خلیج فارس درصدد تامین ۳۰ درصد انرژی خود از طریق انرژیهای تجدیدپذیر هستند و عربستان سعودی ۵ هزار و دویست مگاوات برق خورشیدی تولید میکند و درصدد است آن را به ۴۲ هزار مگاوات تا سال ۲۰۳۰ ارتقا دهد.
اگر در پی داشتن امنیت درونزا هستیم، باید قدرت اقتصادی را افزایش دهیم
این دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه با تاکید بر اینکه آسیبشناسی گذشته بسیار مهم است، گفت: باید بدانیم که از کجا ضربه خوردیم و در تولید ناخالص داخلی از کشورهای همسایه عقب ماندیم. اگر در پی داشتن امنیت درونزا هستیم، باید قدرت اقتصادی را افزایش دهیم، روی پای خود بایستیم و این الگویی است که همه کشورها انجام میدهند.
عادلی با اشاره به اینکه در حال حاضر آمریکا به شدت نیازمند گفتوگو و مذاکره با ایران است، گفت: اگر ما از این فرصت استفاده کنیم، راه ما به منطقه باز خواهد شد. ایران باید با عربستان سعودی هم پیمان جامع ببندد. این کشورها با بسیاری از قدرتهای جهانی پیمانهای تجاری مهم دارند و ما باید با این کشورها سرمایهگذاری مستقیم خارجی آغاز کنیم و بهترین نمونه آن میتواند سرمایهگذاری عربستان در انرژیهای تجدیدپذیر ایران است. ایران باید برقراری و احداث خطوط انرژی اعم از برق و گاز را باید این کشورها در اولویت قرار دهد و از رقابت موجود در میان این کشورها به نفع خود استفاده کند.
وی ادامه داد: میتوان به مصر و عربستان برای ایستادن در برابر اسرائیل کمک کرد. اگر بتوانیم مذاکرات با آمریکا را همگام با مذاکرات با عربستان و امارات و دیگر کشورهای منطقه پیش ببریم، میتوانیم رشد اقتصادی خود را به منطقه پیوند بزنیم. نقطه حساس این منطقه رشد اقتصادی آن است و این کشورها مصمم هستند که در سال ۲۰۳۰ به رشد بالای اقتصادی دست یابند و این رشد به رشد ایران گره خورده است و بنابراین بایدپیوندهای اقتصادی خود با این کشورها را تقویت و نوعی رفتار کنیم که بازیگر مخرب منطقه رژیم اسرائیل معرفی شود.