ماجرای دست‌های بریده یک کودک توسط ساواک

انقلاب که پیروز شد هر روز روایات تازه ای از اقدامات رژیم قبلی منتشر می‌شد. برخی از این روایات اما محل ابهام بودند و مشخص نشد مبنای حقیقی آن ها چه بود. مرور مطبوعات آن سال ها، بخش مهمی از این روایات پر

ماجرای دست‌های بریده یک کودک توسط ساواک انقلاب که پیروز شد هر روز روایات تازه ای از اقدامات رژیم قبلی منتشر می‌شد. برخی از این روایات اما محل ابهام بودند و مشخص نشد مبنای حقیقی آن ها چه بود. مرور مطبوعات آن سال ها، بخش مهمی از این روایات پررنگ را به نمایش می‌گذارد. در یکی از این روایات، تصویر کودکی با دو دست قطع شده در روزنامه کیهان به نمایش گذاشته شده است اما از صحت این متن و رای یا نظر دادگاه‌های آن دوران نسبت به این موضوع، اطلاعی در دسترس نیست و نمی‌توان صحت آن را تایید کرد. در ادامه شرح این واقعه را می‌خوانیم:


سرویس تاریخ «انتخاب»: انقلاب که پیروز شد هر روز روایات تازه ای از اقدامات رژیم قبلی منتشر می‌شد. برخی از این روایات اما محل ابهام بودند و مشخص نشد مبنای حقیقی آن ها چه بود. مرور مطبوعات آن سال ها، بخش مهمی از این روایات پررنگ را به نمایش می‌گذارد. در یکی از این روایات، تصویر کودکی با دو دست قطع شده در روزنامه کیهان به نمایش گذاشته شده است اما از صحت این متن و رای یا نظر دادگاه‌های آن دوران نسبت به این موضوع، اطلاعی در دسترس نیست و نمی‌توان صحت آن را تایید کرد. در ادامه شرح این واقعه را می‌خوانیم:

این کودک 5 ساله را در زندانهای ساواک در برابر چشم‌های نگران پدرش به شکنجهای وحشیانه کشیدند تا از او اعتراف بگیرند. ابوالفضل صفایی، این کودک بیگناه را اکنون جلو جاسوس‌خانه امریکا می‌بینیم، جایی که به واقع او، پدرش و هزاران پدر و پسر و مادر و دختر دیگر را به صلابه کشیدند، زیر دهشتناک‌ترین شکنجه‌ها آن‌ها را له کردند و باز پدری دیگر و فرزندی دیگر شاید تاوانی که این کودک در عمر کوتاه خود برای زندگی در روزگار شاهنشاهی ایران داده سنگین‌ترین و کشندهترین تاوانی است که کسی تا کنون داده است.
او هر دو دست خود را به دژخیمان ساواک داد تا امروز چون مشتی آهنین بر فرق آنها و اربابان آمریکائیشان فرود آید. همین یک سند زنده و گویا برای افشای جنایات و محکومیت آمریکا و نو کر دست نشانده‌اش شاه خائن، کافی نیست. دست‌های قطع شده این کودک را روی میز هر دادگاه و هیأت منصف‌های بگذاریم خود گویای تاریخ کثیف و ننگین جنایات امپرئالیسم و سلسله پهلوی است.
آیا در این صورت بازهم می‌توان در برابر این همه خون و خیانت سکوت کرد؟ آیا می‌دانید جرم پدرش چه بود؟ «داشتن نواری از سخنرانی‌های امام خمینی» و چنین بود که تهرانی و آرش جلادان ساواک دو پسرش را که یکی از آنها طفل ٦ ماهه بود شهید کردند و هر دو دست سومین پسرش، ابوالفضل را نیز بریدند. اما سرانجام چه شد؟ مشت‌های میلیون‌ها ایرانی در دست‌های قطع شده این کودک متراکم شد و ملتی را آزاد کرد.



منبع : پايگاه خبري تحليلي انتخاب