جدیدترین اخبار
تاریخ » داخلی » اوج فرهنگ مبارزه، مردم ویتنام بودند/کمک‌های تختی به زلزله زدگان الگوی ما بود/جمع آوری اسلحه در سال ۴۶ برای مبارزه با شاه »
تاریخ انتشار: 11/3/2024 1:38:08 AM

اوج فرهنگ مبارزه، مردم ویتنام بودند/کمک‌های تختی به زلزله زدگان الگوی ما بود/جمع آوری اسلحه در سال ۴۶ برای مبارزه با شاه

اوج فرهنگ مبارزه، مردم ویتنام بودند/کمک‌های تختی به زلزله زدگان الگوی ما بود/جمع آوری اسلحه در سال ۴۶ برای مبارزه با شاه
آن موقع فشنگ‌هایش را یکی ۴ تومان می‌خریدیم. مقداری فشنگ خریدیم، ريال آوردیم روی تپه‌های جهان نما، در اطراف گرگان تمرین تیراندازی می‌کردیم البته تفنگ شکاری را هم بدون خط مشی سیاسی و مبارزاتی فقط تمرین

اوج فرهنگ مبارزه، مردم ویتنام بودند/کمک‌های تختی به زلزله زدگان الگوی ما بود/جمع آوری اسلحه در سال ۴۶ برای مبارزه با شاه آن موقع فشنگ‌هایش را یکی ۴ تومان می‌خریدیم. مقداری فشنگ خریدیم، ريال آوردیم روی تپه‌های جهان نما، در اطراف گرگان تمرین تیراندازی می‌کردیم البته تفنگ شکاری را هم بدون خط مشی سیاسی و مبارزاتی فقط تمرین می‌کردیم بعد از این دوران بود که جذب سازمان مجاهدین شدم بعد‌ها با دوستانم داشتن هیچ به جنگل‌های شمال نزدیک گرگان ییلاق جهان نما رفتیم و در جای مرتفعی چادر زدیم و بحث‌های سیاسی تندتری را مطرح کردیم.


سرویس تاریخ «انتخاب»:کتاب خاطرات و تاملات در زندان شاه، اثر محمد محمدی (گرگانی) از نشر نی منتشر شده است. این کتاب شرح خاطرات محمد محمدی در زندان‌های زمان شاه و درگیر شدن با ماجرا‌های تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۴ است. «انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این کتاب را منتشر می‌کند.

تشکیل گروه مبارزاتی

در دوره آموزشی پادگان فرح آباد در سال ۱۳۴۶، با دوستانی از جمله آقایان: دکتر حمید بهرامی محمود احمدی حسن، راهی پورقاضیان و حسین مهدوی جلساتی تشکیل می‌دادیم ما هیچ تجربه جمعی و تشکیلاتی نداشتیم. در واقع محفلی بود که بحث‌های دینی و سیاسی در آن مطرح می‌شد خبر‌های فلسطین و ناصر در مصر و خبر‌های داخلی را رد و بدل می‌کردیم. دوست داشتیم برای خود صندوقی درست کنیم که از نظر مالی کمک باشد یک صندوق به نام صندوق تعاون، درست کردیم. در این صندوق تعاون شاید در مدت کوتاهی نزدیک به یک سال، ۱۷ هزار تومان پول جمع شده بود ۱۷ هزار تومان در سال ۱۳۴۶ خیلی پول بود. یک مقدار هم به مسائل ساواک آشنایی داشتیم. البته زیاد نه ولی خوب، برای پنهان کاری هم کار‌هایی می‌کردیم. مثلاً با ماشین بیرون از تهران می‌رفتیم و نشست می‌گذاشتیم رادیو فلسطین را می‌گرفتیم و گوش می‌کردیم مطالبش را ضبط و پیاده می‌کردیم در نشست‌های عمومی قرآن می‌خواندیم و بحث‌ها و مسائل عمومی را مطرح می‌کردیم، اما مسائل خصوصی‌تر را در جمع چند نفری خودمان مطرح می‌کردیم نت در همین جمع یکی از دوستان تفنگ شکاری داشت که دورزن بود که شاید اقلاً ۶۰۰ تا ۷۰۰ متر را می‌توانست بزند.

آن موقع فشنگ‌هایش را یکی ۴ تومان می‌خریدیم. مقداری فشنگ خریدیم، ريال آوردیم روی تپه‌های جهان نما، در اطراف گرگان تمرین تیراندازی می‌کردیم البته تفنگ شکاری را هم بدون خط مشی سیاسی و مبارزاتی فقط تمرین می‌کردیم بعد از این دوران بود که جذب سازمان مجاهدین شدم بعد‌ها با دوستانم داشتن هیچ به جنگل‌های شمال نزدیک گرگان ییلاق جهان نما رفتیم و در جای مرتفعی چادر زدیم و بحث‌های سیاسی تندتری را مطرح کردیم.

من بودم و آقایان محمود احمدی حسن، راهی حمید، بهرامی مهندس محسن محسنی و حسین مهدوی ما با اسلحه شکاری یکی از بچه‌ها تمرین تیراندازی کردیم جای پرتی بود و صدا پخش نمی‌شد هر کس هم می‌شنید، تصور می‌کرد داریم شکار می‌کنیم، چون جنبش‌های مسلحانه هنوز پا نگرفته بود و روی آن حساسیتی وجود نداشت از اواخر سال ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۴۶ آنجا تیراندازی را تمرین می‌کردیم از سال ۴۵ به بعد که خدمت سربازی‌ام تمام شد، مبارزات سیاسی و مخفی شروع شده بود.

تجربه درگیری‌ها و محکومیت‌ها و دادگاه بازرگان جریاناتی که پیش آمد، بچه‌ها را به جمع‌بندی کار مخفی رسانده بود. آن موقع اوج فرهنگ مبارزاتی مردم ویتنام بود کتاب‌هایی مثل یک ویت کنگ یک میلیون دلار و کتاب‌هایی درباره جنبش فلسطین و جمال عبدالناصر، تجربیات خارجی ما بود و تجربه داخلی هم جنبش مشروطه، میرزا کوچک خان و نهضت دکتر مصدق بود که ما را تغذیه می‌کرد؛ و از طرفی کمک‌های زنده یاد «تختی» به زلزله زدگان الگوی مناسبی برای ما بود.



برچسب ها: خبر تاریخ;داخلی


جدیدترین سیاسی